راهنمای کسب کارشناسی ارشد/دکترای مدیریت

مشاوره و ارائه دروس و اطلاعات لازم برای توفیق در کسب مدرک

راهنمای کسب کارشناسی ارشد/دکترای مدیریت

مشاوره و ارائه دروس و اطلاعات لازم برای توفیق در کسب مدرک

دیدگاه نهادی سلزنیک

سلزنیک عقاید خود را به طور پراکنده و در مقالات و کتاب‌های متعددی منتشر نموده است. از نظر وی مهم‌ترین مسئله در مورد سازمان‌ها آن است که گرچه سازمان‌ها ابزار هستند اما هر کدام برای خود حیات خاصی دارند. از نظر سلزنیک ساختارهای رسمی هرگز نمی‌توانند در احاطه بر ابعاد غیرعقلانی رفتار سازمانی موفق باشند. افراد ویژگی‌های معینی را به سازمان می‌آورند و برای خود تعهدات دیگری نیز ایجاد می‌کنند. به نحوی که ظرفیت عملکرد عقلایی آنان را محدود می‌کند. رویه‌های سازمانی به نوبه خود ارزش هدف پیدا می‌کنند، و سازمان در جریان برخورد با محیط اهداف فعلی خود را مصالحه و فرصت‌های آتی خود را محدود می‌کند.

سلزنیک ساختار سازمانی را ارگانیزم سازگارپذیری تلقی می‌کند که در پاسخ به ویژگی‌ها و تعهدات افراد و تأثیرات محیط بیرونی شکل می‌گیرد. سلزنیک مانند فروید بر آن دسته از نیازهایی تاکید دارد که «نمی‌توانند از طریق راه‌های مقبول ارضا شوند»؛ بنابراین توجه وی از ساختارها و رویه‌های رسمی که کارکرد همواری دارند به طرف ویژگی‌هایی معطوف می‌گردد که با راه‌های غیرمعمولی برای ارضای نیازهای برآورد نشده ایجاد شده‌اند. چنان مکانیزم‌هایی شامل ساختارهای غیررسمی، ایدئولوژی‌ها و سازگارسازی می‌باشند.

او مطرح می‌کند که به جای تبعیت از روان‌شناسان صنعتی که فرآیندهای روان‌شناسانه عادی را مطالعه می‌کنند، باید از روان‌شناسی بالینی پیروی کرد که به بررسی تطبیقی و پویایی ارگانیزم در طی زمان می‌پردازند. به جای تمرکز بر تصمیمات روزمره‌ای که در سازمان اتخاذ می‌شوند باید کار خود را بر تصمیمات حیاتی متمرکز کنیم که گاهی در سازمان اتخاذ می‌شوند و منجر به تغییر در خود ساختار می‌گردند.

سلزنیک فرآیندی را که سازمان با آن ویژگی ساختاری متمایزی را برای خود ایجاد می‌کند نهادی ساختن می‌نامد. نهادی شدن به زعم سلزنیک عبارت از «عجین شدن» ارزش‌های ماوراء تجهیزات فنی در وظایف جاری می‌باشد. تعهدات نهادی در مواجهه با محدودیت‌ها و فشارهای محیط بیرونی و تغییرات در ترکیب علایق کارکنان و روابط غیررسمی آنان ایجاد می‌شود.

طبق نظریه «نهادینگی»، سازمان‌ها فقط در صورتی که به نهاد تبدیل شوند می‌توانند به بقای خود ادامه دهند. اما سازمان وقتی نهاد می‌شود که مانند دیگر نهادهای جا افتاده اجتماعی رفتار کند. فرآیند گذر یک مجموعه انسان از سازمان به نهاد، غوطه‌ور شدن در ارزش‌هایی فراتر از ملزومات فنی کار است.

نهادینگی عموماً به عنوان نظریه‌ای که سازمان‌ها را تجسم شعائر، آیین‌ها، و نهادها معرفی می‌کند شناخته شده است. چارلز پرو این موضوع را مستمسکی عمده برای انتقادهایی گزنده به نظریه مورد بحث قرار داده است. او انتقاد خود را به نهادینگی تحت عنوان نظریه‌ای «انباشته از اسطوره و نهادهایی» که از بی‌توجهی دیگران نسبت به واقعیت‌های اجتماعی و سازمانی در نهادینگی تأسف می‌خورد مطرح ساخته است. لکس دنالدسون هم با اشکال گرفتن به این نظریه بر اساس دیدگاه‌های منبعث از رویکرد اقتضایی در مجموعه انتقادهای متعددی که به این دیدگاه وارد شده سهیم شده است.

پیام اصلی دیدگاه نهادی سلزنیک این است که سازمان هدف‌های خود را به بهای بقا یا رشد فروخته است. کارهای سلزنیک نه تنها اساس نگرش نهادگرایان گردید بلکه اشاره او به نقش رهبری در اتخاذ تصمیمات حیاتی و تعریف ارزش‌های نهادی در زمینه توجه به معنی تصمیم گیری‌های استراتژیک و ایجاد فرهنگ سازمانی کمک کرده است

نظرات 1 + ارسال نظر
محمود پنج‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 11:45 ب.ظ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد