سازمانها، اهدافی مختلف دارند و ممکن است واجد ترکیبی از اهداف باشند. لذا نیاز روزافزون به اطلاعات صحیح و بهنگام برای بکارگیری در فرایند تصمیمگیری مدیران، بهمقولهای اجتنابناپذیر تبدیل شده است. دراین زمینه، سیستم اطلاعات مدیریت، منبع اصلی ارائه اطلاعات بهشمار میآید. سیستم حسابداری مدیریت بهعنوان مهمترین زیرمجموعه این سیستم، اطلاعات مالی و غیرمالی متنوعی را در اختیار استفادهکنندگان این نوع اطلاعات، بویژه «مدیران هر سازمان» قرار میدهد. از اینرو، در این مقاله ابتدا به تعریف حسابداری مدیریت و مباحث اصلی موجود آن پرداخته، سپس نقش حسابداری مدیریت در دستیابی سازمان به اهداف خود را بیان میداریم.
سازمانها با توسعه تکنولوژی در صنایع و ایجاد تغییر و تحول در سیستمهای تولید، با پیچیدگی و تغییراتی شدید روبهرو شدهاند. وسعت این تغییرات بهگونهای است که مدیریت بهتنهایی نمیتواند شناختی کافی در مورد محیط خود در سازمان داشته باشد. بههمین دلیل، ضرورت پیدا کرده است که سیستمی بهوجود آید تا مدیریت را در امر شناسایی مشکل، تعیین اهداف، شناسایی دقیق مسئله، تعریف راهحلهای ممکن، ارزیابی راهحلها، انتخاب راهحل بهینه و اجرا، کنترل و ارزیابی آن کمک کند. سیستم اطلاعات مدیریت و سیستمهای حمایت از تصمیمگیری، باهمینمنظور بهوجود آمده و توسعه یافتهاند. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت نیز در همینزمینه توسعه پیدا کرده است، بهنحوی که بخش مهم اطلاعات موردنیاز مدیریت را تامین میکند. بههمین دلایل، مدیر نمیتواند حتی با اتکا به اطلاعات و تجربیات شخصی و اطلاعات منعکس در صورتهای مالی، بهنحوی احسن وظایف خود را انجام دهد. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت، با هدف کمک به مدیریت در امر تصمیمگیری بهوجود آمده و همگام با گسترش و پیچیده شدن سیستم تولید، رشد و گسترش یافته است. نقش حسابداری مدیریت، عبارت است از تهیه و ارائه اطلاعات مرتبط و سودمند برای کمک به مدیریت در برنامهریزی فعالیتها، اعمال کنترل مدیریت و تصمیمگیری عقلایی در زمینه تحقق اهداف سازمان.
حسابداری مدیریت را نمیتوان مجموعهای از قواعد ثابت تلقی کرد. زیرا سعی میکند تا به افراد درونسازمان (هیئت مدیره، مدیران و دیگر افراد) در زمینه اخذ تصمیمگیریها یاری کرده و راهنمایی معتمد برای نمایانسازی سیاستها و نقشههای آتی سازمان باشد.
تاریخچه حسابداری مدیریت
نهضت مدیریت علمی و پیدایش کارخانههای فولاد و خط آهن را میتوان برداشتن اولین گام در مسیر نیاز به حسابداری مدیریت دانست. براساس تحقیقاتی که توسط جانسون انجام شده است، سیستمهای اطلاعاتی کنترل مدیریت و هزینهیابی، در رشد و توسعه صنایع حملونقل و تولید و توزیع در فاصله سالهای 1850 تا 1925، نقشی بسزا داشته است. تقاضا برای اطلاعات بهمنظور برنامهریزی و کنترل داخلی، در نیمه اول قرن 19 ایجاد شد. در آن زمان، کارخانههایی نظیر نساجی و راهآهن، برای ایجاد هماهنگی بین فرایندهای گوناگون درون?سازمان، به رویههای اداری داخلی نیاز داشتند. سیستم هزینهیابی کارخانههایی مانند نساجی دارای توانایی سنجش بازده تبدیل انواع مواداولیه به کالای ساختهشده بودند. تا 1925، نوآوریها مختص ارتقا کارایی مؤسساتی بود که در زمینه تولید انبوه محصولات استاندارد با سهم نسبتاً زیاد هزینه دستمزد تلاش فعالانهای داشتند، اما تقاضا برای سیستم حسابداری مدیریتی که کنترل و هماهنگی فعالیتهای متنوع سازمان را تسهیل کند، پس از بروز پدیده ادغام افقی و شرکتهای چند فعالیته، ایجاد شد.
نسبت معروف بازده سرمایهگذاری بهعنوان پاسخی به ظهور شرکتهای بزرگ و ابزاری برای کنترل عملیات غیرمتمرکز آنان، از نوآوریهای بزرگ حسابداری مدیریت تا 1920 محسوب میشود. در سالهای میانی قرن بیستم، موضوعاتی مانند قیمتگذاری انتقالی با رویکردهایی همچون هزینهیابی کامل و هزینهیابی استاندارد، همراه بود. در حدود سالهای 1960، حسابداری مدیریت شاهد بروز جریان قابلتوجهی از کاربرد مدلهای مقداری در مسائل برنامهریزی و کنترل بود. تغییر شرایط محیطی و درونی سازمانها و پیشرفت تکنولوژی، معیارهای جدیدی را برای حسابداری مدیریت مطرح کرده است که روشهای سنتی، پاسخگوی آنها نیستند و از اینرو، حسابداری مدیریت در خدمت اهداف استراتژیک شرکت قرار گرفت.
حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت، شامل طراحی و استفاده از حسابداری در داخل سازمان است. حسابداری مدیریت را نمیتوان مجموعهای از قواعد ثابت بهحساب آورد بلکه روشهای حسابداری مدیریت بهمنظور دستیابی به هدفهای سازمان از طریق بهبود تصمیمگیری توسط مدیران و کارکنان آن است. حسابداری مدیریت، هم اطلاعات واقعی و هم اطلاعات براوردی را برای کمک به مدیران در عملیات روزانه و برنامهریزی عملیات آتی، بهکار میگیرد و با مسائل خاصی که مدیران واحد تجاری در سطوح مختلف با آن روبهرو هستند، سروکار دارد.
بهطور کلی میتوان گفت که حسابداری مدیریت، نوعی سیستم اندازهگیری و گردآوری اطلاعات مالی و عملیاتی است که فعالیت مدیریتی و رفتارهای انگیزشی را هدایت کرده و ارزشهای فرهنگی موردنیاز برای رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان را ایجاد و حمایت میکند. با توجه به تعاریف میتوان چهار مفهوم کلیدی زیر را از این تعاریف استخراج کرد:
· ماهیت: از نظر ماهیت، حسابداری مدیریت نوعی فرایند اندازهگیری است.
· محدوده: اطلاعات عملیاتی مانند هزینه یا اطلاعات مالی و غیره را دربر میگیرد.
· هدف: هدف حسابداری مدیریت کمک به سازمان در زمینه تحقق هدفهای استراتژیک است.
· شاخص: اطلاعات مناسب در حسابداری مدیریت، سه شاخص عمده دارند:
· شاخص فنی: بالابردن درک پدیده اندازهگیری و گردآوری اطلاعات مربوط برای تصمیمهای استراتژیک
· شاخص رفتاری: تشویق به فعالیتهایی که با هدفهایی استراتژیک سازمان سازگارند.
· شاخص فرهنگی: حمایت یا خلق رشتهای از ارزشهای فرهنگی و اعتقادات مشترک در سازمان و جامعه
فرایندهای کلیدی حسابداری مدیریت عبارتند از:
تحلیل: پیچیدگیهای بهوجود آمده از اطلاعات گذشته، حال و برنامههای آتی، ناشی از محیط داخلی شرکت و خارج از آن است. نقش حسابداری مدیریت، طرح مکانیزمهایی برای اخذ اطلاعات مالی با یک روش موثر هزینه (هزینه-فایده) و سپس ارائه اطلاعات در زمانی مناسب به مدیریت است.
تصمیمگیری: حسابداری مدیریت، در واقع نقش مهمی در فراهمآوری اطلاعاتی موثر برای تصمیمگیری مدیران در خصوص حل مشکلات موجود ارائه میدهد.
برنامهریزی: یکی از وظایف کلیدی و عمده حسابداری مدیریت، تمرکز بر وقایع آتی است. در بسیاری از شرکتها، اطلاعات تاریخی میتواند برای ارزیابی تغییرات عملیات اصلی و راهنمایی برای عملیات استراتژیک باشد. حسابداری مدیریت، نقشی مهم در فراهمسازی زمینه برنامهریزی تامین فعالیتهای جزئی در اهداف کمی دارد.
کنترل: گرچه حسابداری مدیریت بهطور عادی کنترلی بروز بر عملیات سازمان ندارد، اما میتواند نقش مهمی در تعیین و اصلاح مکانیزمها برای بازنگری و کنترل فعالیت سازمان فراهم سازد. حسابداری مدیریت بهوسیله مقایسه اهداف فعالیتهای برنامهریزی شده با واقعی (آنچه اتفاق افتاده) میتواند اختلافات را شناسایی، تعهدات بعدی را رسیدگی و سپس پیشنهادات عملی و راهگشا به مدیریت ارائه دهد.
سیستم حسابداری مدیریت، میتواند در موارد زیر به مدیران کمک کند:
· درک روابط علت و معلولی: حسابداری مدیریت میتواند به مدیریت در این زمینه که چه چیزی باعث و علت هزینه شده است و یا چرا ظرفیت خالی یا غیرقابل استفاده برای تولید وجود دارد، کمک کند.
· تشخیص فعالیتهایی که ارزشافزوده ایجاد نمیکنند یا کارایی ندارند: حسابداری مدیریت با تشخیص فعالیتها یا وظایف ناهماهنگ یا تکراری که به نیازهای مشتری مرتبط نیست، به طراحی مجدد فرایندهای کاری کمک میکند.
· درک ارتباط بین اجزای مختلف یک زنجیره ارزش: اطلاعات حسابداری مدیریت میتواند تاثیر فعالیتهای واسطه یا تامینکننده را بر آنچه در نهایت مشتری برای یک محصول میپردازد، نشان دهد.
· تشخیص گلوگاههای فرایند در داخل یا خارج شرکت: حسابداری مدیریت میتواند نشان دهد چه اجزایی از فرایند کاری (ماشین یا انسان) محدودکننده کارایی سیستم بوده و باعث نارضایتی مشتری میشود.
· شفاف کردن مسائل و تغییر درک افراد
· ایجاد انگیزه در مدیران و کارکنان: اندازهگیری اجزا باعث مشخص شدن رفتارهای مطلوب میشود. افراد معمولا بهاین اندازهگیریها پاسخ میدهند.
· تغییر گرایش و جهتها: معیارها که بهطور حتم از نوع ارزشیابی هستند، باعث تغییر سطوح گرایشها و تلاشها میشود. مثلا، استاندارد زمانی برای اجرای یک فعالیت، هدفی را مشخص میکند که انتظار میرود کارکنان، با تلاش معقول به آن دست پیدا کنند. در صورت موفقیت، آنها سطح تلاش خود را بازنگری میکنند و در نتیجه، دفعه بعد عملکرد بهتری خواهند داشت.
· تغییر نسبتها: افراد تمایل دارند که موفقیت را به فعالیت خود نسبت دهند، اما شکستها را به عوامل محیطی مربوط کنند. تحقیقات نشان داده که این نسبت دادن، میتواند با ملاکهای حسابداری مدیریت تغییر کند و در نهایت رفتارها را نیز تغییر دهد.
مباحث اصلی حسابداری مدیریت
تمامی جنبههای حسابداری مدیریت، عملا تحت تاثیر چند مبحث اصلی قرار دارند. که عبارتند از:
الف- اطلاعات
نیاز به اطلاعات معمولا نیروی محرکه حسابداری مدیریت محسوب میشود. اطلاعات حسابداری مدیریت، غالبا دو منظور اصلی را تامین میکند:
ب-آثار رفتاری
واکنش مدیران و کارکنان نسبت به اطلاعات حسابداری مدیریت غالباً آثار با اهمیتی را بر رویدادهای واحدهای انتفاعی بر جای میگذارد. مثلا واکنش مدیر تولید نسبت به بودجه مصوب چگونه است؟ یا اطلاعات مربوط به اقلام بهای تمامشده چگونه بر قیمتگذاری کالاها و خدمات تاثیر میگذارد؟ و یا... تمامی این سوالات به تمایلات رفتاری افراد و محدودیت آنان در بهکارگیری اطلاعات مربوط است. هرچه درک حسابداران مدیریت از رفتار کارکنان بهتر باشد، تهیه اطلاعات موردنیاز برای آنان اثربخشتر خواهد بود.
پ- هزینهها و فواید
اطلاعات را میتوان نظیر کالاها مدنظر قرار داد. اطلاعات را میتوان نظیر سایر کالاها تهیه یا خریداری کرد و بهکار گرفت. اطلاعات میتواند کیفیت بالا یا پایین داشته باشد، بموقع یا با تاخیر ارائه شود و بالاخره مربوط یا نامربوط باشد. همانند دیگر کالاها و خدمات، تهیه اطلاعات هزینه دارد و فوایدی نیز بر آن متصور است. هزینه تهیه اطلاعات حسابداری مدیریت در واحدهای انتفاعی معمولاً شامل حقوق و مزایای کارکنان حسابداری مدیریت، هزینه خرید و عملیات کامپیوترها و هزینه صرفشده توسط استفادهکنندگان از اطلاعات برای مطالعه، درک و بهکارگیری اطلاعات است. فواید اطلاعات نیز شامل برنامهریزی اثربخشتر، بهبود تصمیمگیریها، کارایی بیشتر عملیات و رهبری و کنترل بهتر عملیات میباشد.
نقش حسابداری مدیریت در کسب اهداف سازمانی
امروزه، سازمانها هدفهایی مختلف دارند و حتی ممکن است واجد ترکیبی از اهداف باشند، لذا نمیتوان قواعدی جامع و یکنواخت را برای تمامی سازمانها تدوین کرد. اهدافی که بهطور مکرر موردتاکید سازمانها قرار میگیرند، عبارتند از:
· سطح قابل قبول سود (سودآوری)
· رشد
· خودکفایی مالی
· تنوع بازار
· خدمات اجتماعی
· رعایت مسئولیتهای اجتماعی (حفظ محیط زیست)
صرفنظر از اینکه اهداف سازمانی کدام یک از موارد بالا را دربر بگیرند، وظیفه مدیریت، حصول اطمینان از دستیابی به اهداف تعیین شده است.
امروزه دستیابی غیرساخت یافته و نسنجیده به اهدافی که در برگیرنده تغییر در عناصر ساختاری، تکنولوژیک، اهداف و الگوهای کارکردی هستند، سازمان را به علل مختلف دستخوش بحران و ایستایی خواهد کرد. مجموعه عوامل زیر پیشبرد اهداف سازمان را برای مدیریت امروزی صعب و دشوار کرده است:
1. سازمانها به مثابه سیستمی باز، در معرض تاثیرپذیری جدی از محیط پیرامونی و درونی خود هستند. عوامل و عناصری همانند پیشرفت فزاینده تکنولوژی، تحولات اقتصادی، شبکههای در هم تنیده و پیچیده بازرگانی، دشواریهای پاسخگویی به نیازهای بازار و گذار از مسیر پرپیچ?و?خم رقابتها، قوانین و مقررات ناظر بر کارکرد پیشبرد اهداف سازمان را دشوارتر ساخته است.
2. سازمانهای امروزی، با پدیده تعارض و تضاد بین اجزای مختلف تشکیلدهنده کل سیستم، یعنی زیرمجموعهها و زیرسیستمهای خود روبهرو هستند. این تعارض که در نتیجه عواملی نظیر تعارض که در نتیجه عوامل نظیر تفاوت در ادراک و شناخت، ایدهها و هنجارها، اهداف و ارزشها و نگرشهای مدیران، وابستگی بخشهای مختلف فعالیت سازمان، ابهام در نقشها و مسئولیتها و نظایر آنها پدید میآید، خصیصهای اجتناب?ناپذیر بوده که باید با تدبیر مدیریت اداره یا حل شود.
3. سازمان بهعنوان پدیدهای پویا، همواره در معرض تغییر هستند. رمز و راز برونرفت از مشکلات و دستیابی به اهداف سازمان در شرایط پیچیده و دشوار موجود، عبارت است از برنامه عقلایی مدیریت که با اتکا به اطلاعات اطمینانبخش میسر میشود. در این بین سیستم حسابداری مدیریت یکی از روشهای تامین اطلاعات است. حسابداری مدیریت شاخهای از حسابداری است که برای تامین نیازهای مدیران و مسئولان درونسازمانی طرحریزی شده و اطلاعات متنوعی را در مورد مسائل مختلف مالی و عملیاتی تهیه میکند. این اطلاعات که در قالب گزارشهای تفصیلی تهیه میشوند، توسط مدیریت و دیگر استفادهکنندگان، مورد تفسیر، ترجمه و استفاده قرار میگیرند. البته گفتنی است که موفقیت حسابداری مدیریت بستگی به این دارد که با ارائه اطلاعات حسابداری، تصمیمگیری مدیران تا چه میزان بهبود مییابد. بنابراین صرف ارائه اطلاعات نمیتواند مدیریت را در انجام وظایف خود یاری کند بلکه اطلاعات ارائه شده باید دارای ویژگیهایی باشد (مثلا: مربوط بودن، بموقع بودن، صحیح بودن، اهمیت، قابلمقایسه بودن) که مدیریت از آنها در فرایند تصمیمگیری استفاده کند. در صورتی که حسابداری مدیریت نتواند اطلاعات موردنیاز مدیریت را با کیفیت لازم ارائه دهد، بهنحوی که در تصمیمگیری مدیریت مؤثر باشد، سیستم یادشده جز تحمیل هزینه به سازمان، اثری دیگر نخواهد داشت. بنابراین کیفیت اطلاعات ارائه شده از اهمیت شایانی برخوردار بوده و میبایستی به آن توجهی خاص کرد.
هدف اساسی حسابداری مدیریت، کمک به سازمان در کسب اهداف استراتژیک است. تحقق این اهداف، نیازهای مشتریان و دیگر سهامداران را برآورده میسازد. در نتیجه، سازمان با نیل به این اهداف، میتواند جایگاه خود را یافته و خویش را از دیگر رقبا متمایز کند. برای راضی نگهداشتن مشتریان و رقابت با دیگر تولیدکنندگان، باید بهصورت همزمان بر سه عنصر کیفیت، هزینه و زمان، تاکید ورزید. این سهعنصر مثلثی، استراتژیک را تشکیل میدهند که از یک سازمان به سازمان دیگر و یا از یک محصول تا محصول دیگر، فرق می?کند (به شکل 1 توجه کنید).
کیفیت: تجربه کلی مشتری از یک محصول است و شامل مشخصات فیزیکی (امکانات، انعطافپذیری)، خدماتدهی (خدمات پس از فروش و سطح عملکرد خدمات پس از فروش) میشود.
هزینه: شامل منابع مصرفشده توسط تولیدکنندگان و سازمانهای حمایتکننده آنها از جمله عرضهکنندگان و فروشندگان است. هزینه تولید، کل هزینههای تولید تا هزینههای خدمات پس از فروش را دربر میگیرد.
زمان: به مفهوم مدت زمان تحویل محصول موردتقاضای مشتری و یا زمانی است که شرکت صرف میکند تا بتواند محصولاتش را مطابق با خواستههای مشتریان کرده و آن را به بازار عرضه کند.
باید توجه داشت که حسابداری مدیریت، هدف نیست بلکه وسیلهای مهم برای به تحقق رساندن اهداف سازمان است. حسابداری مدیریت به مدیران کمک میکند تا با جمعآوری و انتشار اطلاعات درباره عناصر استراتژیک، سازمان را در رسیدن به اهداف و مزیت رقابتی کمک کنند. اطلاعاتی که میتوان درباره عناصر استراتژیک جمعآوری کرد، عبارتند از:
در بعد کیفیت: اطلاعات حسابداری مدیریت به مدیر کمک میکند که اهداف کیفیتی را از طریق اندازهگیری منابع صرفشده برای پیشگیری از نواقص احتمالی تولیدات، هزینه بازسازی تولیدات ناقص، هزینه تعمیرات و نگهداری تجهیزات، فرصتهای از دسترفته فروش بهدلیل نبود کیفیت محصولات و سرمایهگذاری جدید برای افزایش کیفیت محصول را مشخص کند و بهتحلیل تاثیرات هزینههای کیفیت بر سود، برسد.
در بعد هزینه: حسابداری مدیریت برای کمک به درک اصل دیگر استراتژیک یعنی زمان با استفاده از معیارهای اندازهگیری گزارشهایی مثل فرصتهای از دسترفته فروش به علت تاخیر در تولید، هزینههای ناشی از تاخیر مواد از جانب عرضهکنندگان، مقایسه فروش محصولات جدید در مقابل محصولات قدیم و میزان ظرفیتهای در دسترس استفادهنشده بهدلیل تولید محصولات جدید را تهیه میکند.
در بعد زمان: اطلاعات موردنیاز در این حوزه عبارتند از: اطلاعات منابع صرفشده برای تولید محصولات طی یک دوره زمانی، اندازهگیری منابع صرفشده برای اجرای سایر فعالیتها طی یک دوره زمانی، تجزیهوتحلیل عوامل موثر در بهای تمامشده، تجزیهوتحلیل سودآوری محصولات، تجزیهوتحلیل ساختاری قیمت عرضهکنندگان و مقایسه قیمتهایشان با قیمتهای سایر رقیبان و زمان پاسخگویی به سفارشهای مشتریان.
با توجه به تهیه اطلاعات موردنیاز مدیران در قالب گزارش?های مالی و عملیاتی توسط سیستم حسابداری مدیریت، مدیران برای دستیابی به اهداف سازمانی برنامهریزی کرده، تحقق برنامهها را کنترل کرده و در همه سطوح و عرصهها تصمیمگیری میکنند و از این طریق بر استراتژی و فعالیتهای روزانه افراد تاثیر میگذارند زیرا اطلاعات لازم برای اینکه مدیریت بتواند بر استراتژی و فعالیت روزانه افراد تاثیر بگذارد، از طریق سیستم حسابداری مدیریت جمعآوری، تجزیهوتحلیل و تفسیر و سپس در اختیار مدیریت قرار میگیرد. با توجه به مطالب بالا میتوان رابطه برهمکنشی میان حسابداری مدیریت، استراتژی و فعالیتهای روزانه را بهصورت شکل زیر نمایش داد.
در واقع میتوان گفت که سیستم حسابداری مدیریت، از طریق تهیه اطلاعات مناسب، به سازمان در زمینه کیفیت، هزینه و زمان در راستای نیل به اهداف سازمانی یاری میدهد.
نتیجهگیری
با توسعه تکنولوژی در صنایع و ایجاد تغییر و تحول در سیستمهای تولید، سازمانها چنان با پیچیدگی و تغییرات شدید روبهرو شدهاند که مدیریت، بهتنهایی نمیتواند نسبت به محیط خود در سازمان شناخت کافی داشته باشد. بههمین دلیل، ضرورت دارد سیستمی بهوجود آید که مدیریت را در امر شناسایی مشکل، تعیین اهداف، شناسایی دقیق مسئله، تعریف راهحلهای ممکن و ارزیابی این راهحلها و انتخاب راهحلی بهینه و اجرا، کنترل و ارزیابی آن کمک کند. سیستم اطلاعاتی حسابداری مدیریت در همین زمینه توسعه پیدا کرده است. بهنحوی که بخش مهمی از اطلاعات موردنیاز مدیریت را تامین میکند. بنابراین، نقش حسابداری مدیریت، عبارت است از تهیه و ارائه اطلاعات مرتبط و سودمند برای کمک به مدیریت در برنامهریزی فعالیتها، اعمال کنترل مدیریت و تصمیمگیری عقلایی برای تحقق اهداف سازمان.